+ راستی سرنوشت آدم ها چیه؟ دیدید بعضی موقع ها به نظر میاد زندگی مثل یک گردابی هست که توش افتادی. همش میچرخه میچرخه. سایکل چیز های خوب و بد همش تکرار میشه. به بداش که میرسه به خودت قول میدی ازش بپری بیرون به هر قیمتی که شده از بس دورش سریع هست میترسی . به خوباش که میرسه دستاتو میزاری پشت سرت و...
تاریخ درج: ۹۳/۰۴/۱۷ - ۱۸:۳۱ ( 3 نظر , 59 بازدید )

                                      ...
تاریخ درج: ۹۲/۱۲/۱۰ - ۱۶:۵۷ ( 5 نظر , 53 بازدید )

...
تاریخ درج: ۹۲/۱۲/۱۰ - ۱۶:۴۳ ( 10 نظر , 49 بازدید )

دلیل شما برای اعتقاد به آخرت من به وجود خدا ایمان دارم اما همانقدر که به وجود خدا ایمان دارم به آخرت اعتقادی ندارم! شاید بگویید یک مسلمان وقتی به خدا اعتقاد داره باید لفظ خدا در قرآن را که حداقل ده ها بار حرف از آخرت زده را هم قبول داشته باشد اما من مثل یهودیان صدوقی (که منقرض شدند!) وجود ...
تاریخ درج: ۹۲/۱۱/۲۹ - ۱۶:۱۴ ( 7 نظر , 85 بازدید )

  اهتمام به کار آخرت الإمام الصادق علیه السلام : لَمّا وَعَظَ لُقمانُ ابنَهُ فَقالَ : أنَا مُنذُ سَقَطتُ إلَی الدُّنیَا استَدبَرتُ وَاستَقبَلتُ الآخِرَةَ ، فَدارٌ أنتَ إلَیها تَسیرُ أقرَبُ مِن دارٍ أنتَ مِنها مُتَباعِدٌ . یا بُنَیَّ ، لا تَطلُب مِنَ الأَمرِ مُدبِرا ، ولا تَرفُض مِنهُ مُقبِل...
تاریخ درج: ۹۲/۱۱/۲۹ - ۱۶:۰۸ ( 4 نظر , 50 بازدید )

خوش اومدین ! وبلاگ تبدیل به سایت شد ! علاوه بر آدرس های قبلی این آدرس هم اضافه شد :   best-things.ir    ...
تاریخ درج: ۹۲/۱۱/۲۹ - ۱۵:۲۳ ( 8 نظر , 48 بازدید )

بازیچه دست یار بودن        عشق است   در پنجه غم شکار بودن       عشق است   در محکمه ای که یار قاضی باشد   محکوم طناب دار بودن   عشق است...
تاریخ درج: ۹۲/۱۱/۲۹ - ۱۴:۴۴ ( 6 نظر , 48 بازدید )

                                                              ...
تاریخ درج: ۹۲/۱۱/۲۹ - ۱۳:۵۳ ( 2 نظر , 75 بازدید )

من زاده ی تنهایی ام در شعر من چرخی بزن ای هد هد دیوانه ام یاری کن اینک قلب را ای مستی بی باد ه ام ما را به دریای جنون گه می کشی گه میروی با من نکن ای جان من ! تو شمع ومن پروانه ام در وادی بی صبر خویش هم تاز من زین مرگ باش افسرده تر از من نگو ،دیدی ولی زندانی ام! آخر شبی از درد خویش فکری ...
تاریخ درج: ۹۲/۱۱/۲۹ - ۱۳:۲۶ ( 9 نظر , 109 بازدید )

شاگردی از استادش پرسید: عشق چیست؟استاد در جواب گفت: به گندم زار برو ، پر خوشه ترین شاخه را بیاور ، اما در هنگام عبور از گندم زار به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی.شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: چه آوردی؟شاگرد با حسرت جواب داد: هر چه جلو می رف...
تاریخ درج: ۹۲/۱۱/۲۹ - ۱۰:۵۶ ( 6 نظر , 70 بازدید )